روند رو به گسترش تاکسیهای اینترنتی در مقام یک استارتآپ، هر چند که کپی موفقی از سرویسی بود که سالهاست در دنیا استفاده میشود خیلیها را در کشور ما غافلگیر کرد و با مقاومتها و موافقتهای زیادی روبرو شد. از زاویه کسب و کار به مقوله موفقیت و نحوه رشد این نوع از استارتآپ ها پرداخته شده است اما کمتر موضوعی در ارتباط با نیروی انسانی شاغل در آن و جذابیتهای کار در چنین سیستمی به رشته تحریر درآمده است. بواسطه استفادههای متعدد از این اپلیکیشنها و همصحبتی با رانندههای شاغل در آنها بویژه اسنپ و تپسی، علاقهمند شدم تا از منظر منابعانسانی گوشههایی از چرایی جذابیت کار در این روش را به اشتراک بگذارم:
آزادی عمل
یکی از اصلیترین مشوقهای بودن در چنین شغلی که حتی بسیاری از رانندههای آژانس را مجبور به مهاجرت به سمت خود کرده، آزادی عمل کمنظیری است که در اختیار اعضا قرار میگیرد. فرد هر زمان و در هر موقعیتی که نیاز به توقف فعالیت داشته باشد، کافیست اپلیکیشن خود را خاموش کند و به دنبال کارهای شخصی خود برود.
انعطافپذیری
شاید ماهیت جذاب این شغل امکان ورود راحت به عنوان شغل دوم و حتی دانشجویی است، بدون آنکه نیاز به اثبات خود، سابقه کارهای آنچنانی و حتی مدارک مهارتی متفاوتی (به جز گواهینامه رانندگی) داشته باشد. بسیار از افراد گاهاَ تنها در مسیر رفت و برگشت خود به محل کار به عنوان شاغلین در این سیستم فعالیت کرده و به دید کمک خرج، پول سیگار، هزینه بنزین، کمک به همنوع و غیره به این شغل نگاه میکنند.
فضای ارتباطی سازنده
در مواردی شاهد حضور افرادی به عنوان راننده بودهایم که عنوان کردهاند نیازمند تقویت ارتباط و تعامل با سایرین هستند و برای تقویت این موضوع و بهبود سطح ارتباطی خود به این کار وارد شده اند تا ضمن همصحبتی با مسافران مختلف، زاویه دیدشان را نسبت به تفاوتهای رفتاری افراد بهبود ببخشند و تلاش کنند تا مکانیزم های مختلف ارتباطی را در تعامل با آنان در پیش گیرند.
نبود مافوق بداخلاق
گاهاَ در این سیستم برخی از کارکنان قبلی آژانسها حضور دارند که عمدهترین دلیل خود را برای جدا شدن، روسا و مافوقهای بداخلاقی عنوان میکنند که به آنان کمترین اهمیت را میدادند و صرفاَ منفعت شخصی خود را دنبال میکردند. فارغ از اینکه این دیدگاه چقدر با واقعیت توأم باشد طبیعی است کار در محیطی که انگار خود فرد کارمند و کارفرماست و به اراده خود برای موفقیت تلاش میکند جذابیتهای زیادی را در بر دارد.
پرداخت مبتنی بر عملکرد
در این مکانیزم شغلی، بصورت مشخص زمان و انرژی فرد ارتباط مستقیمی با درآمدی دارد که میتواند بدست آورد و هر چقدر اشتیاق و علاقه بیشتری برای شغلش به خرج دهد از درآمد بیشتری برخوردار خواهد بود. موضوعاتی هم همچون هوش بالا در انتخاب مسیرها و موقعیتهای مکانی مسافرخیز، میتواند به عملکرد بهتر مالی وی بیانجامد.
تکنولوژی
ابزار اصلی این کار جدای از وسیله نقلیه، تکنولوژی بهروز گوشیهای هوشمند و استفاده از ابزارهای مسیریابی متفاوتی است که هم علاقهمندان به وادی تکنولوژی را به سمت خود جلب میکند و هم سهولت در اختیار داشتن چنین ابزارهایی، آنهایی را که همیشه از بیم مسیریابی و عدم شناخت کلان شهرها، در عذاب بودهاند را به سمت خود میکشاند.
احساس مالکیت
یکی دیگر از موضوعاتی که به رضایت شاغلین در این کار میانجامد احساس مالکیت تام در تمام فرایند انجام شغل است، به عبارتی هم وسیله نقلیه و هم زمان و هم درآمد و خلاصه همه موضوعات در کنترل خود فرد است که وی را مسلط و سوار بر کار مینماید و به او احساس مالک بودن در مراحل شغل را میدهد. سالهاست که سازمانها با شیوههایی همچون مشارکت در سود و سهامدار شدن و غیره به سمت ایجاد این احساس در کارکنانشان میروند تا بواسطه آن افراد حس کنند که باید در مصرف هزینه و منابع و همچنین تلاش بیشتر برای کسب سود نگرشی متفاوت داشته باشند.
بازخورد
یکی از مهمترین دغدغههای افراد در سازمانها، گرفتن بازخورد نسبت به عملکرد و رفتارشان است و این مقوله در موارد زیادی باعث دلگرمی یا بالعکس دلسردی افراد میشود. در این شیوه کار افراد به محض پیاده شدن مسافر امکان دریافت بازخوردهای وی را به شکل امتیازدهی دارند و کیفیت این امتیازات نیز به صورت مشخص باعث میشود در ادامه کار، مزایایی از جمله درخواستهای بیشتر مسافر و مشوقهای دیگر شرکت سرویسدهنده را داشته باشند.
فرصت برابر
در این روش کار، آنچه افراد را با هر سطح و پتانسیل مالی و ظرفیت فکری در کنار هم مشغول میکند، فرصت برابری است که برای همه به یک میزان داده شده و افراد میتوانند فارغ از نگاههای سلیقهای و رابطهبازیها، به این فکر کنند که در اختیار داشتن مسافر فرصتی یکسان بوده که برای همه مهیاست و واضح است که خود این طرز تلقی، به آرامش روحی آنان کمک میکند.
توازن کار و زندگی
نحوه برقراری توازن بین کار و زندگی با توجه به ویژگیها و شرایط میتواند برای هرکسی معنا و روشی متفاوت داشته باشد، مسلما کسی که نیاز بیشتری دارد تا در کنار خانواده خود زمان سپری کند، یا نیاز چندانی به کسب درآمد بیشتر ندارد، با انتخاب شیوههای شغلی اینچنین به سهولت میتواند بین کار و زندگی خود بالانسی برقرار کند که موجب رضایت درونی وی شود. همچنین کسی هم که اعتیاد به کار دارد و میخواهد زمان بیشتری را کار کند راه بازی پیش رویش دارد. این در شرایطی است که برای حفظ این توازن نیازی نیست که اضافه کار و یا مرخصیهای خود را با مافوق هماهنگ کنند و این انگیزه به تنهایی کافیست تا رضایت تعداد زیادی از این افراد با هر میزان کجی این کفههای ترازو فراهم شود.
منبع :رادمان
نظرات و سوالات کاربران